6 دسامبر 1960، جفرسونویل، ایندیانا 60-1206 1 ساعت و 57 دقیقه 1- پدر پرجلال! امشب بسیار خوشحالیم از اینکه حیات ابدی را در وجود خود داریم. حیات خدای ما، مانند زبانه‌های منقسم شده‌ی آتش بر هریک... ادامه متن

8 دسامبر 1960، جفرسونویل، ایندیانا 60-1208 1 ساعت و 40 دقیقه 1- امشب قبل از اینکه بخواهیم به این دوره‌ی عظیم کلیسا وارد شویم، امیدوارم که خدا یکبار دیگر روح خود را بر ما بریزد و ما را مبارک... ادامه متن

9 دسامبر 1960، جفرسونویل، ایندیانا 60-1209 1 ساعت و 53 دقیقه 1- ای پادشاه… برادرم الآن داشت به من می‌گفت ‌که این دستمال‌ها برای کسی است ‌که بخاطر سرطان درحال مرگ است. پس چند لحظه برای آنها د... ادامه متن

60-1204M 4 دسامبر 1960، جفرسونویل، ایندیانا 60-1204M 2 ساعت و 33 دقیقه 1- برادر نویل بسیار سپاسگزارم، بفرمایید بنشینید. به گمانم یک بار گفته شد: “شادمان می‌شدم چون به من می‌گفتند، به خ... ادامه متن

10 دسامبر 1960، جفرسونویل، ایندیانا 60-1210 2 ساعت و 4 دقیقه 1- یکی از برادران رفت و یک کیک گیلاسی بزرگ برای من گرفت. این را به شما می‌گویم، چون ارزش گفتنش را دارد. او گفت: “من…”... ادامه متن

7 دسامبر 1960، جفرسونویل، ایندیانا 60-1207 2 ساعت و 40 دقیقه 1- بسیارخوب، تا جایی که متوجه شدم، بهتر است این را خاموش کنیم. 2- بسیار خوشحالیم که امشب دوباره اینجا در خدمت خداوند هستیم. دیشب... ادامه متن

4 دسامبر 1960، جفرسونویل، ایندیانا 60-1204E 2 ساعت و 40 دقیقه 1- برادر نویل چیزهایی را که برادر مور در روزی دیگر گفته بود، اعلام می‌کرد. او داشت از روح خدا صحبت می‌کرد. وقتی او وارد ساختمان... ادامه متن