برادر برانهام اعلام می کرد که تعلیم او یگانه انگاری و یا تثلیث نیست. بلکه او تعلیم می داد که خدا واحد است و روحی است که تمام زمان و مکان را دربر می گیرد.
خدا خویش را برای ما آشکار نمود، و او خدا بود، نه شخصیّت دوّم یا سوّم، او خود خدا بود. او خود خدا بود که خود را نمایان می ساخت. پس ما می توانستیم او را حس کنیم.
78. کتاب مقدّس می گوید که جهنّم برای شریر و فرشتگانش خلق شد. پس اگر خلق شده است نمی تواند ابدی باشد. زیرا ابدی، یعنی هرچه ابدی باشد فاقد ابتدا و انتها است. به همین طریق است که ما هرگز نمی توانیم بمیریم. زیرا همیشه بوده ایم. ما جزئی از خدا هستیم، مولود خدا و او تنها ابدی است. شما نمی توانید بیش از اینکه خدا بمیرد بمیرید، زیرا شما در او ابدی هستید. آمین. « هللویاه » یکروز این اقامتگاه قدیمی را ترک می کنیم. توجّه کنید، مکتوب کلام….. وقتی این فرشته تمام خدمت هایی را که بواسطه ی نبرد آنها انجام نشده را به اتمام می رساند، یعنی نبردی که لوتر داشت، جان وسلِی داشت، پنطیکاستی ها داشتند، کتاب مقدّس می گوید که در ایّام ندا کردن او تمام این خدمتها….یگانه انگارها از نام عیسی می گریزند، تثلیث از نام پدر، پسر، روح القدس فرار می کند، درست به همان صورتی که در شورای نیقیّه این کار را کردند. همان چیز. هردوی آنها غلط هستند. ولی اکنون در بین راه، حقیقت در کتاب مقدّس قرار دارد. می بینید کجا هستیم؟
آیا این نشانه ی خدا است؟ جفرسون ویل 30-12-62
31. فردا دستتان را تکان می دهید. روز بعد بازویتان را حرکت می دهید و به زودی به حرکت در می آیید. درست مانند یک بذر، اگر آن را آبیاری کنید، پرورش دهید و رشد کند، بزرگتر و بزرگتر می شود. کلام خدا را برگیرید. این یک بذر است. همانطور که خواندیم خدا به ابراهیم یک وعده داد. ابراهیم آن بذر را در قلب خویش نهاد، وعده را، و مدام آن را با تسبیح و شکرگذاری خداوند برای آن فرزند آبیاری نمود و بیست و پنج سال صبر کرد. ولی درخت به همان صورت ثمر آورد چون او آن را به ایمان آبیاری نموده بود. خدا در وجود خویش است. هرکس به این ایمان دارد بگوید « آمین » خدا در کلام خویش است. به این ایمان دارید؟ حال، خدا در پسر خویش است، حتماً، او چنین بود. مسیح عیسی خدا بود که در جسم آشکار گردید. کتاب مقدّس گفت که « خدا در مسیح بود و جهان را با خویش مصالحه می داد » آن بخش جسمانی، انسان بود وآن روح، خدا بود. عیسی گفت: « از خود کاری نمی توانم بکنم مگراینکه پدر آنرا به من بنمایاند.» زمانیکه او اینجا روی زمین بود مانند یک انسان گرسنه شد. او گرسنه شد و به سمت درخت انجیر رفت تا چیزی برای خوردن بیابد. این بخشِ انسانی بود. امّا وقتی او پنج نان و دو ماهی را گرفت و پنج هزار نفر را خوراک داد این خدا بود که این کار را می کرد.
پدر را به ما نشان بده. کالیفرنیا 04-9-59
44. و اینجاست که ما آشکار شدن کلام را می بینیم: در یوحنّا باب 1، همچنین در یوحنّا باب 11 ، اینجا می گوید که… همچنین در یوحنّا 5 : 24 در بسیاری از جاها این را می بینیم. یوحنّا باب 14 ، عیسی گفت که: « آنکس که به من ایمان آورد، اعمالی را که من به جا آورم او نیز به جا خواهد آورد. » چرا؟ این کلام است که در آنها آشکار گردیده است. چند وقت پیش اینجا در حال موعظه بودم که… یک خانم که عضو یک کلیسای دیگر است، نمی خواهم نام کلیساهای فرقه ای را در اینجا ببرم، ولی این خانم عضو یک کلیسا بود که به شفای ذهنی ایمان دارد. آنها ایمان دارند که شریر یک ساخته ی ذهنی و خدا هم یک ساخته ی ذهنی است و ذهن شما آن چیزی است که شما می خواهید. آنها در این ایّام که همه تلاش می کنند تا از عیسی مسیح یک انسان بسازند الوهیّت او را انکار می کنند. چرا، او بیش از یک انسان است. اگر او فقط یک انسان بود همه ی ما فنا شده ایم، او خدا بود، هیچ چیز به جز خدا، او خدا بود که در جسم آشکار گردید: یهوه، پدر، در پسر خویش ساکن گشت و جهان را با خویش مصالحه داد. به همین علّت است که ما مأمور گشتیم تا همه ی مردم را به نام « پدر، پسر و روح القدس تعمید دهیم » دقّت کنید، نه سه خدا، سه ظهور از یک خدا، همان خدا، خدا-پدر یک ستون آتش بود، جسم پوشید و در بین ما ساکن گشت، خدا – پسر. خدا فوق از ما، خدا در بین ما، اکنون همان خدا، روح القدس در درون ما است. سه جلوه، پدر، پسر و روح القدس. این همان خداست. نه سه خدا. همان خدای واحد. آمین.
3. ما تابحال یکدیگر را ندیده ایم شما تنها صدایی را می شنوید که از درون این بدن با شما صحبت می کند و نمایانگر هرچیزی است که درون آن وجود دارد. پس وقتی ما با هم صحبت می کنیم، دراصل – دراصل با آن بدن صحبت نمی کنیم. این روحی است که درون آن است، ولی جسم چیزی است که روح درون را هویّت می بخشد و از اینرو، وقتی با هم صحبت می کنیم می توانیم به سرعت متوجّه شویم که آیا مسیحی هستیم یا نه. زیرا در روحی که ما از آن صحبت می کنیم یک ارتباطی وجود دارد، می دانید، که بین ما ارتباط ایجاد می کند که آیا مسیحی هستیم یا نه. بنابراین ما هرگز یکدیگر را ندیده ایم. عیسی… « خدا را هرگز کسی ندیده است، پسر یگانه ای که در آغوش پدر است، همان او را ظاهر کرد » می بینید؟ به عبارتی دیگر، خدا شناسانده شده بود.خود خدا در جسم شناسانده شده بود، خداوند عیسی، پس او ابراز صورت خدا بود، یا خدا خود را از طریق یک صورت ابراز نمود. از طریق یک صورت، انسان. « می بینید؟ »
4. خدا خویش را برای ما آشکار نمود، و او خدا بود، نه شخصیّت دوّم یا سوّم، او خود خدا بود. او خود خدا بود که خود را نمایان می ساخت. پس ما می توانستیم او را حس کنیم. اوّل تیموتائوس 3 : 16 « بالاجماع سرّ دینداری عظیم است که خدا در جسم ظاهر شد… » این عالی نیست؟ خدا… و ما هرگز خدا را آنگونه که در ستون آتش در حرکت بود نمی توانستیم درک کنیم. ولی هنگامیکه او یکی از ما شد، ما او را درک کردیم. « می بینید؟ » وقتی او انسان شد. پس او با ما سخن گفت و ما توانستیم او را حس کنیم، درک کنیم، لمس کنیم و همه ی این چیزها. چنانکه کتاب مقدّس به صراحت می گوید، او را به چشمان خود دیدیم و با دستان خویش لمس نمودیم… خدا در انسان است و او امروز درحال شناساندن خود در کلیسای خویش است. خدا خود را در مسیحیانی که دارای تولّد تازه هستند می شناساند که او همچنان خداست، و دنیای بیرون، خدا را تنها در آنچه که از من و شما می بیند خواهد شناخت. این تنها راهی است که آنها خدا را خواهند شناخت. چون ما رساله های مکتوب هستیم، رساله های کلام، تمام انسانها آن را خواهند خواند و نوع حیات ما نشان دهنده ی چیزی است که در ماست. یک انسان با اعمالی که انجام می دهد شناخته می شود. پس اعمال ما باید نیکو باشد « می بینید؟ » همیشه خوب و نیکو، زیرا ما نمایانگر خداوندمان عیسی مسیح هستیم.
شالوم 01-12-64
هرچیزی که ابتدا داشته باشد به پایان می رسد و این ملکیصدق، عیسی نبود زیرا او خدا بود. چیزی که عیسی و خدا را متفاوت می سازد….
عبرانیان باب 7 قسمت دوّم ، جفرسون ویل 09-22- 57
21. عیسی خیمه ای بود که خدا در آن ساکن شد. می بینید؟ حال، ملکیصدق… عیسی هم پدر داشت و هم مادر، درحالیکه این مرد نه پدر داشت و نه مادر. عیسی یک آغاز زندگی داشت و یک انتهای زندگی. این مرد نه پدر داشت و نه مادر، نه آغاز ایّام و نه انتهای حیات. امّا او خود، همان شخص بود، امّا عیسی بدن زمینی بود. متولّد شد و شکل گناه را گرفت. بدن خود خدا، پسر خود او، متولّد شد و شکل گناه را برخود گرفت تا نیش موت را بردارد و فدیه را بپردازد و برای خویش پسران و دختران بیابد. متوجّه هستید؟ به این دلیل است که او – که او ابتدا و آغاز داشت، او یک پایان هم داشت. ولی این بدن کامل، به یاد آورنده ی بیعانه ی قیامت ما است، خدا نمی گذارد که آن بدن مقدّس فساد را ببیند، چون او خود آن را خلق کرده است و آن را پیش برده، برخیزانیده و به دست راست خویش نشانیده است و امروز، روح القدس که آن بدن را برخیزانید امروز در کلیسا است و همان قوّات و معجزات را نمایان می سازد ( متبارک باد نام خداوند ) یک روز این روح القدس که در کلیسا است فریاد برآورده، خود را در آن بدن که اینک به دست راست خدا نشسته است خواهد دید تا برای گناهکاران شفاعت کند و از این طریق ما کاملاً از گناه در امان هستیم. نه اینکه ما گناه نمی کنیم، بلکه در حضور خدا از گناه عاری گشته ایم، چون یک قربانی خون بین من و خدا و همچنین شما و خدا ایستاده است.
توما گفت: « خداوندا، پدر را به ما نشان بده که ما را کافی است » او گفت: « چرا می گویی پدر را به ما نشان ده؟ هرکه مرا ببیند پدر را دیده است. من و پدر یک هستیم. پدر من در من ساکن است ». چند وقت پیش داشتم اینجا در این مورد صحبت می کردم یک خانمی وسط حرفم پرید و گفت: « اوه برادر برانهام، من می دانم که منظورتان چیست. آنها یک هستند. قطعاً چنین است. شما و همسرتان هم یک هستید. این همان نوع یک بودنی است که آنها هستند. » گفتم: « عذرخواهی می کنم ولی چنین نیست. » ادامه دادم: « شما مرا می بینید؟ » گفت: « بله » گفتم: « همسرم را چطور، او را هم می بینید؟ » گفت: « خیر » گفتم: « بفرمایید، یک بودن آنها با یک بودن من و همسرم فرق می کند » می بینید؟ درست است. عیسی گفت: « شما نمی توانید بدون دیدن من پدر را ببینید. » مسلماً خیر. این خداست، عیسی مسیح یا خداست و یا اینکه بزرگترین فریبکاری است که تابحال دنیا به خود دیده است.
پرسش و پاسخها 05-15-54
17. حال، حال ما متوجّه می شویم که این شخص « نه پدری داشت و نه مادری، نه ابتدای ایّام و نه انتهای حیات » این خدا بود، en morphe.
این ملکیصدق کیست؟ 02-21-65
این کلمه از یک ریشه ی یونانی می آید که معنای « تغییر و یا تبدیل » می دهد. خود را تبدیل نمود، en morphe ، از یک شخص به …. یک شخص؛ معنی کلمه ی یونانی en morphe از عمل روی صحنه گرفته شده است که یک نفر نقاب خود را تغییر می دهد تا از او، یک نقش دیگر بسازد
مثل – مثل مدرسه، اخیرا” به گمانم ربکا ( Rebeka ) درست قبل از اینکه فارغ التحصیل شود، یکی از نمایش های شکسپیر را اجرا کردند، و یک مرد جوان مجبور بود تا چندین بار لباسهای خود را تغییر دهد چون او دو یا سه نقش مختلف را اجرا می کرد، ولی همان شخص بود. او یک بار روی صحنه آمد و تبهکار بود، بار بعد با یک کاراکتر دیگر آمد و بار بعد نیز همینطور. و حال، لغت یونانی en morphe ، یعنی او « نقاب خود را تغییر داد ».
و این کاری است که خدا انجام داد. در تمام مدّت این همان خدا است. خدا بصورت پدر، روح، ستون آتش. همان خدا جسم پوشید و در بین ما ساکن شد en morphe ، پس می توانست دیده شود. و حال همان خدا، روح القدس است. پدر، پسر، روح ال….. نه سه خدا بلکه سه نقش، سه عمل از یک خدا.
کتاب مقدّس گفته است که: « یک خدا وجود دارد » نه سه تا. این چنین است که آنها نمی توانند …. نمی توانید این را روشن کنید و سه خدا داشته باشید. هرگز نمی توانید این را به یک یهودی بقبولانید. این را به شما خواهم گفت. او می داند که تنها یک خدا وجود دارد.
18. توجّه کنید، درست مانند یک مجسمه ساز که پشت یک پرده پنهان می شود. این کاری است که خدا با این دوره انجام داده است. تمام این امور مخفی گشته و می بایست در این دوران مکشوف می گشت. حال، کتاب مقدّس می گوید که آنها می بایست در زمانهای آخر مکشوف گردند. این مثل مجسمه سازی است که اثر خود را پشت یک پرده پنهان می کند تا زمانیکه بخواهد از آن پرده برداری کند و این چیزی است که کتاب مقدّس بوده است، این کار خدا است که پوشانیده شده و از پیش از بنیان عالم مخفی گشته و این رازی هفت لایه است که خدا وعده داد در این روز، در دوران کلیسای لائودیکیّه پوشش را از آن برمی دارد تا همه ی ما بتوانیم آن را ببینیم. عجب کار پرجلالی! خدا تبدیل شد « En morphe » به ستون آتش، خدا تبدیل شد « En morphe »به انسانی به نام عیسی مسیح، خدا در کلیسای خویش تبدیل گشت « En morphe » خدا فوق از ما، خدا با ما، خدا در ما، آن بالا مقدّس، هیچ کس نمی توانست او را لمس کند، او یک کوه را تعیین نموده بود و حتّی اگر حیوانی آن را لمس می کرد باید کشته می شد. سپس خدا نزول کرد و خیمه ی خویش را تغییر داد. او پائین آمد و در بین ما زندگی کرد، او یکی از ما شد و ما او را دیدیم. کتاب مقدّس در اوّل تیموتائوس 3 : 16 می گوید: « بالاجماع سرّ دینداری عظیم است که خدا در جسم ظاهر شد…» با دستها لمس گردید. خدا غذا خورد، خدا آب نوشید، خدا خوابید، خدا گریست، او یکی از ما بود، زیباست، در کتاب مقدّس مکتوب است.
من نیستم که می توانم پسربچّه ای که امشب اینجاست را بگیرم – پزشکان او را بخاطر مشکل قلبی به پشت خوابانده اند – و بگویم: « ویلیام برانهام چنین می گوید » نه، بلکه « خداوند چنین می گوید » همه چیز تمام شده است. روز بعد او را نزد پزشکان ببرید، همه چیز تمام شده است.
پرسش و پاسخ در رابطه با هفت مهر – جفرسون ویل 0324-63
یا کودک دیگری که به سرطان خون مبتلا بود، به حدّی که چشمانش متورّم شده و زرد شده بود، او را برای اینکه به اینجا بیاورند به بیمارستان برده و خون به او تزریق کرده بودند، بعد از پنج دقیقه او گریه کنان درخواست همبرگر می کرد، روز بعد که او را پیش پزشک بردند آنها حتّی یک نشانه از بیماری نمی توانستند در او بیابند. این ویلیام برانهام چنین می گوید است؟ خیر، خداوند چنین می گوید. درحالیکه او کاملاً متمایز از من است، تنها راهی که توصیف گشته از طریق من بود. می بینید؟
این همان کیفیتی است که ارتباط عیسی و پدر داشت. عیسی گفت: « من نیستم که این اعمال را بجا می آورم، بلکه پدری که در من ساکن است » حال، پسر انسان به آسمان صعود می کند، چنانکه اکنون در آسمان است. می بینید؟ این چه بود؟ او در همه جا حاضر بود چون خدا بود.
در چنین وضعیّتی که ما امروز هستیم، خود ایمان چگونه می تواند باقی بماند؟ باید به کتاب مقدّس برگردید، به حقیقت، و هنگامیکه عیسی، پسر یک نجّار، از نظر جسمانی می گویم، زمانیکه به زمین آمد این تنها چیزی بود که می دانست، و روزی که یوحنّا او را تعمید داد، خدا او را اثبات نمود. یوحنّا او را دید که به صورت کبوتر از آسمان پائین می آید و گفت: « این است پسر حبیب من که از او خشنودم » که ترجمه ی درست آن « که از ساکن بودن در آن خشنودم » است. عیسی بلافاصله با خدا مسح گردید، او تا آن زمان فقط یک انسان بود، ولی در آن زمان خدا – انسان شد. چند وقت پیش در اینجا یک نفر چیزی به من گفت که من بارها آن را تکرار کرده ام. او می گفت، عیسی فقط یک نبی بوده است. یک انسان خوب. ولی او چیزی بیش از آن بود. او مسیحِ خدا بود. کتاب مقدّس می گوید: « خدا در مسیح بود و جهان را با خویش مصالحه می داد » خدا در مسیح. آمین.
عیسی مسیح دیروز، امروز و تا ابدالآباد همان است CAMPBELLSVILLE – 0806-55
حال زمانیکه عیسی خود را به یهودیان می شناسانید….. به کتاب مقدّس نگاه کنید تا ببینیم او برای آنها چه کرد تا خود را بعنوان ماشیح بشناساند. داشتم انجیل یوحنّا را می خواندم. انجیل یوحنّا باب اوّل. همینطور که به خواندن ادامه می دهیم متوجّه می شویم بعد از اینکه او در بیابان آزموده شد و زمانیکه از بیابان خارج شد مسح شده و روح القدس در او بود. « یوحنّا شهادت داده است که روح را بصورت کبوتر دیده است که بر او نازل می شود و گفته است: این است پسر حبیب من که از ساکن بودن در او خشنودم » و او در مسیح ساکن بود. خدا، یهوه، پدر در پسر خویش عیسی مسیح ساکن بود. در آنجا خیمه زده بود، خود را آشکار می کرد و به جهان نشان می داد که چیست.
کار خدا چیست – لس آنجلس 0404-59
به این دلیل است که شاگردان نمی توانستند او را بفهمند. آنها می گفتند: « به مثلها سخن می گوئی ». گاهی اوقات این عیسی بود که سخن می گفت و گاهی اوقات پدر بود که سخن می گفت.