نسخهی ماه اپریل 2019، سه موضوع مهم را پوشش میدهد:
- نُه عطیهی روح
- خدمات پنچگانه
- زنازاده نباشیم
نُه عطیهی روح
“7 ولی هرکس را ظهور روح بهجهت منفعت عطا میشود. 8 زیرا یکی را بوساطت روح، کلام حکمت داده میشود و دیگری را کلام علم، بحسب همان روح. 9 و یکی را ایمان به همان روح و دیگری را نعمتهای شفا دادن به همان روح. 10 و یکی را قوّت معجزات و دیگری را نبوت و یکی را تمییز ارواح و دیگری را اقسام زبانها و دیگری را ترجمهی زبانها. 11 لکن در جمیع اینها همان یک روح فاعل است که هرکس را فرداً بحسب ارادهی خود تقسیم میکند.” اول قرنتیان 7:12-11
پولس رسول در آیه هفت مینویسد که ظهور روح به هر ایماندار بهجهت منفعت عطا میشود. هر ایماندار باید تجلی قابل رویت روح نادیدنی درون باشد. این بدین معنی نیست که یک شبان وجود داشته باشد و بقیه تماشاچی باشند، بلکه در بدن مسیح مشارکت فعال وجود دارد. به آنچه برادر برانهام در کتاب «ادوار کلیسا» مینویسد توجه کنید:
“آن چه بود، یک سازمان. که مردم را جدا ساخت. قوم خدا باید یکی میبودند. همه توسط یک روح به یک بدن تعمید یافتهاند و همه باید تحت هدایت روحالقدس باشند و همه باید در پرستش خدا مشارکت کنند.”
بخش 3، عصر کلیسای افسسیان، برادر ویلیام ماریون برانهام
پولس با جزئیات بیشتر در آیات 8 تا 10 توضیح میدهد که این ظهور به چه معناست. این روح مکاشفه است که تمامی این هدایا را به بدن میدهد و تمامی ایمانداران مخاطب این عطایا هستند. برخی با عطیهی نبوت به دنیا آمدهاند و غیره. سپس علامت مسیح است که در خدمت برادر برانهام حاضر بود. شخصی که با عطیهی نبوت و تمییز به دنیا میآید و نبی خدمت پنجگانه میشود. اما سپس این نُه عطیه هستند که در بدن مسیح عمل میکنند. هر کدام از ما میتوانیم بر طبق ارادهی روح از این عطایا استفاده کنیم.
“بعنوان مثال، اما امشب این خیمه تمامیت بدن مسیح را مخفی سازد. روحالقدس بدن مسیح را هدایت میکند. و نُه عطیهی روحانی در این بدن وجود دارد. آنها در این بدن وجود دارند. عطیههای شفا و نبوت، ممکن امشب بر روی کسی قرار گیرد، این خانمی که اینجا نشسته است، این مرد، یا آن مرد، ممکن است او نبوت کند و ممکن است نبوتش واقعی باشد. اما ممکن است دیگر برای او کار نکند. ممکن است بازگردد…
ببینید، این اتفاق او را یک نبی نمیسازد. این… ما در این بدن هستیم. همهی ما به یک روح تعمید یافتهایم و مخاطب عطایا هستیم. و زمانیکه بدنی که اینجا نشسته است… به یاد آورید که پولس چه گفت: “اگر چیزی بر کسی آشکار شد، بگذارید که آرامش داشته باشد.” این چنین؟ این کلیسای رسولی است. امروز نیز باید چنین باشد. در آن…”
010-51، انتظارات، برادر ویلیام ماریون برانهام
به هرکدام از هدایا نگاه کنید. نخستین عطیهای که درمورد آن حرف زده میشود، «کلام حکمت» است و این یک مکاشفهی ماوراءالطبیعه است که داده میشود و آن شخص قدرت رسیدگی کردن شرایط متفاوت را خواهد داشت. حکمت از معرفت زندگی سخن میگوید. این خداست که به شخص نشان میدهد در یک موقعیت خاص چگونه پاسخ دهد و رفتار کند. بعنوان مثال، شما به شخصی میگویید: “روحالقدس در قلبم سخن گفت و خواست به شما بگویم که از راه همیشگی به خانه نروید، اتفاق خطرناکی در آنجا رخ خواهد داد، از یک مسیر دیگر به خانه بروید.” عطیهی دیگری که در مورد صحبت میشود «کلام معرفت» است. در این عطیه چیزی بر ایماندار آشکار میشود و او شناخت اتفاقات گذشته یا حال زندگی شخص دیگری را بدست میآورد. بعنوان مثال، دریافت مکاشفهای که یک شخص در حال تماشای فیلم پورن است یا اینکه آنها در زنا زندگی میکنند و آن را از کلیسا و همسر خود پنهان کردهاند.
عطیه بعدی که درموردش صحبت شده، «ایمان» است. این عطیه در زمان نجات، از طرف خدا به همه داده شده است. این عطیه به منظور ایمان داشتن به چیزهای خاصی است، مانند ایمان داشتن برای جابجا کردن کوه. این یک ایمان مشخص یا یک انگیزه است که این ایمان را در شما برمیانگیزد که اتفاق خاصی رخ خواهد داد، صرفنظر از اینکه چقدر امکانش غیر محتمل است.
عطیهی بعدی «عطیهی شفا» است، یعنی قابلیت دعا کردن و دیدن شفا یافتن مریضان. خدا فرايند طبيعي بهبودی و آزادی را سرعت میبخشد، و این شفا است.
سپس «معجزات» هستند که خدا قوانین طبیعت را از نو مینویسد، زمانیکه بیمار مبتلا به سرطانِ مرحلهی چهار که در حال مرگ است، شفا مییابد؛ یا زمانی که شخصی یک عضو بدن را ندارد و برایش آفریده میشود. دیگری خارج کردن دیو یا محکوم کردم مردم است، مانند مورد حنانیا و سفیره.
سپس در مورد عطیهی «نبوت» صحبت شده است. این عطیه به پیشبینی درمورد اتفاقاتی که در آینده رخ خواهد داد، اشاره میکند؛ چه نبوت درمورد یک شخص یا یک ملت. این صرفاً یک موعظه نیست، بلکه یک مکاشفهی مشخص برای موقعیتی مشخص است، خارج از کلام.
«تمییز روح» عطیهای است که خود را توصیف میکند. این عطیه یعنی داشتن حساسیت خاصی نسبت به ارواح. شخص میتواند تشخیص دهد که در یک مکان قدرتهای شریر وجود دارند و حتی میتواند نوع دیوی را که در آن موقعیت در کار است، تشخیص دهد؛ یا شخص میتواند به آسانی کار روح خدا را در موقعیتی خاص تشخیص دهد، بیشتر از هر آنچه که یک ایماندار معمولاً میتواند تشخیص دهد.
سپس، دو عطیهای که در کنار هم قرار میگیرند و درموردشان صحبت شده است: «صحبت به زبانها» و «ترجمهی زبانها» است. کلمهی زبانها به زبان گفتاری اشاره دارد. در اینجا خدا ایمانداران را قادر میسازد به زبانی سخن بگویند که نه میشناسند و نه میفهمند. ترجمهی زبانها، توانایی ترجمهی آن زبانهایی است که بیان میشوند. شما در جنبشهای پنطیکاستی میبینید که شخصی در جلسه بلند میشود و به زبان ناشناختهای سخن میگوید و سپس شخص دیگری آن را ترجمه میکند. متأسفانه، اغلب اوقات این کار بصورت ساختگی انجام میشود و پایهای در عطیهی حقیقی روح ندارد. در کتاب اعمال رسولان به 120 نفری که در بالاخانه بودند قابلیت موعظه کردن اعمال عظیم خدا به زبانهایی که نمیشناختند داده شد، و افراد از ملل دیگر میتوانستند به وضوح آن را بشنوند. در این موارد زبانها نیاز به ترجمه نداشتند. در زمانهای دیگر، شاید در یک جلسهی امریکایی شخصی توان سخن گفتن به زبان عربی را پیدا میکند و شخصی بلند میشود و ترجمه آن را به زبان انگلیسی میگوید.
در آیهی 11 پولس میگوید که کلیهی این عطایا کار یک روح واحد است و او آنها را بر طبق ارادهی خود به هرکسی عطا میفرماید. عطایا برای تمام بدن است و زمانیکه روح بر روی شخصی قرار گیرد، عمل خواهد کرد. تمامی این عطایا امروز برای ماست؛ ما در عصر پنطیکاستی نیستیم و از زبانها مانند آنها استفاده نمیکنیم. عروس باید به ترتیب از آنها استفاده کند، به شیوهای فروتنانه که خدا از ابتدا مقدر نموده است.
خدمات پنجگانه
“8 بنابراین میگوید، چون او به اعلیعلیین صعود نمود، اسیری را به اسیری برد و بخششها به مردم داد. 9 امّا این صعود نمود، چیست؟ جز اینکه اول نزول هم کرد به اَسْفَل زمین 10 آنکه نزول نمود، همان است که صعود نیز کرد بالاتر از جمیع افلاک تا همهی چیزها را پر کند 11 و او بخشید بعضی رسولان و بعضی انبیا و بعضی مبشرین و بعضی شبانان و معلمان را، 12 برای تکمیل مقدسین، برای کار خدمت، برای بنای جسد مسیح، 13 تا همه به یگانگی ایمان و معرفت تام پسر خدا و به انسان کامل، به اندازهی قامت پری مسیح برسیم.” افسسیان 8:4-13
عیسی به آسمان صعود کرد تا بر دست راست خدا بنشیند. او در این منصب بعنوان خداوند همهی عطایا را به انسان داد. عطایایی که داد چنین است: رسولان، انبیا، مبشرین، شبانان و معلمان. درنهایت این خدمت عیسی برای برگزیدگان است. او از طریق خدمات پنچگانه عمل میکند تا برخی از اهداف مشخص و نام برده شده در آیات بالا را به انجام برساند. این خدمت عیسی به بدن است. این خدمت نمیتواند شکست بخورد؛ چون اگر شکست بخورد، به این معنی ست که عیسی شکست خورده است. اگر عیسی عطایا را به انسان میدهد، پس آن عطایا آنچه را که بدان منظور فرستاده شدهاند، به انجام خواهند رساند. خدمات پنجگانه عطیهای است که او برای انسان فرستاده است. حال این موضوع مطرح میشود که شیطان تحریف کنندهی کلام خدا است. او نیز خدمت پنچگانهاش را میفرستد تا ماهرانه کلیسا را اغوا کرده، ناخالص سازد و مرگ را به ارمغان آورد. لیکن خدمات پنجگانهی حقیقی، عطیهای است از طرف عیسی به قومش. آنها شکست نخواهد خورد. اگرچه، نخست قبل از آن که خدمات پنجگانه بتواند کار مسیح را انجام دهد، باید احیای ایمان انجام بگیرد، همانطور که در خدمت برادر برانهام انجام شد، و بخش دوم ملاکی 5:4-6 “برگرداندن دل فرزندان بسوی پدران” را محقق ساخت.
حال ما ایمان حقیقی را داریم و عطایایی که مسیح فرستاده است میتوانند هدف را به انجام برسانند، بدین ترتیب:
- برای تجهیز و کامل ساختن مقدسین برای کار خدمت، برای تقویت بدن مسیح. کار پنج عطیهی عیسی برای تجهیز آنها است، تا آنها را برای خدمت بیاراید و بدن مسیح را تقویت کند. کار خدمت محدود به خدمات پنجگانه نیست، بلکه برای کل بدن است. کلمهی «تکمیل» به معنای «کامل کردن تجهیز است» و از این سخن میگوید که چطور یک ارتش برای خدمت تجهیز میشود. به آنها یونیفرم و اسلحهی مناسب برای تکمیل اهدافشان داده میشود. خدمات پنجگانه برای مسیح به کار برده میشود تا «تجهیز را کامل سازد» یا تا مقدسین را به شکلی مناسب برای انجام اهدافشان بیاراید. این، دو شکل دارد؛ یک، کار خدمت و دوم، تقویت و بنای بدن مسیح.
- تا همه به یگانگی ایمان درآییم. این از اتحاد در مکاشفهی کلام سخن میگوید، جاییکه همهی ما یک واقعیت آشکار شده را در پیش روی خود ببینیم.
- معرفت تام پسر خدا. این درمورد جایی صحبت میکند که همان اعمال پسر خدا و همان اطاعت موجود در زندگیاش در عروس باشد.
- به انسان کامل. این درمورد همان چیز صحبت میکند، تجلی کامل مسیح در قالب عروس.
- به اندازهی قامت پری مسیح. یک توضیح کاملتر از دو مورد پیشین، لیکن این نشان میدهد که در زمان آخر قامت پری مسیح در عروس خواهد بود.
- در مکاشفهی داکترین خود ثابت قدم خواهیم بود. این واضح است. مکاشفهای که در ذات پیشرونده است، در حال رشد است و از یک ایده به ایدهای دیگر تغییر نمیکند. اعتقاد محکمی که در حال رشد است و رانده شده از باد هر تعلیم نیست.
- قادر خواهیم بود حقیقت را در محبت بیان کنیم. این از تعادل مناسب سخن میگوید، گفتن حقیقت گاهی اوقات میتواند زننده باشد و برخی اوقات بیادبانه، اما زمانیکه حقیقت با محبت آمیخته میشود، میتواند مستقیماً با دل شخص سخن بگوید و باعث رنجیدگی و جدایی نشود.
- بنابراین تمام بدن در محبت تقویت و رشد میکند. عروس باید در بنای یکدیگر در مکاشفه و تجلی مسیح به مرحلهی محبت کامل برود.
این خدمت بواسطهی برادر برانهام متوقف نشده و تنها بوسیلهی او تحقق نمییابد. او قطعاً بخشی از آن است و ما باید نسبت به تعالیم او امین باشیم، چون او پیغامآور دوره بود؛ لیکن خدمات پنجگانه در کار است و موثر میباشد.
“194. آیا عروس مسیح قبل از ربودگی دارای خدمت خواهد بود؟
مطمئناً. این اتفاق هم اکنون در جریان است. میبینید؟ عروس مسیح. یقیناً. این پیغام زمان است. میبینید؟ عروس مسیح. مطمئناً. عروس متشکل شده است از رسولان، انبیاء، معلمان، مبشران و شبانان. درست است؟ [جماعت میگویند: “آمین!”] این عروس مسیح است. مطمئناً. او دارای یک خدمت است، خدمتی بزرگ، خدمت زمان. این خدمت بسیار فروتنانه خواهد بود.”
M 0324-63، پرسش و پاسخ دربارهی مهرها، برادر ویلیام ماریون برانهام
این برادر برانهام است که در زمان موعظهی پیغام هفت مُهر به این سؤال پاسخ میدهد. این یک خدمت ادامهدار است که امروز در جریان است. این کار در جریان است و به زودی به تحقق خواهد پیوست، لیکن نه تا زمانی که آخرین نفر فراخوانده شده و وارد این مکاشفه شود.
زنازاده نباشیم
“40 ولیکن الآن میخواهید مرا بکشید و من شخصی هستم که با شما به راستی که از خدا شنیدهام، تکلم میکنم. ابراهیم چنین نکرد. 41 شما اعمال پدر خود را بجا میآورید. بدو گفتند که ما از زنا زاییده نشدهایم. یک پدر داریم که خدا باشد. 42 عیسی به ایشان گفت، اگر خدا پدر شما میبود، مرا دوست میداشتید، زیرا که من از جانب خدا صادر شده و آمدهام، زیرا که من از پیش خود نیامدهام، بلکه او مرا فرستاده است. 43 برای چه سخن مرا نمیفهمید؟ از آن جهت که کلام مرا نمیتوانید بشنوید. 44 شما از پدر خود ابلیس میباشید و خواهشهای پدر خود را میخواهید به عمل آرید. او از اول قاتل بود و در راستی، ثابت نمیباشد؛ از آنجهت که در او راستی نیست. هرگاه به دروغ سخن میگوید، از ذات خود میگوید؛ زیرا دروغگو و پدر دروغگویان است.” انجیل یوحنا 40:8-44
آیات بالا تقابل بین عیسی و فریسیان را نشان میدهد. عیسی توجه را بر روی منبع حیات مردم معطوف میکند. او از طبیعت آنها در زمان حال سخن میگوید و آن را به پدران و منبع آنها مربوط میسازد. دو منبع حیات که او از آنها سخن میگوید خدا و شیطان است. “اگر خدا پدر شما میبود، مرا دوست میداشتید.” آیهی 42 کلیدی است. او در این آیه میگوید: “شما از پدر خود ابلیس میباشید و خواهشهای پدر خود را میخواهید به عمل آرید.” این به وضوح با درک امروزی ما از ژنتیک مرتبط است. شما دارای طبیعت والدین خود هستید. لیکن عیسی در اینحا به اعمال آنها مینگرد. او میگوید شما از آن شریر هستید چون اعمال او را بجا میآورید. در آیهی 41 چیزی اسرارآمیز گفته میشود. عیسی به طرزی ماهرانه آنها را چنین خطاب میکند: “از آن شریر” آنها بلافاصله متوجه میشوند که او چه میگوید و پاسخ دادند: “ما از زنا زاده نشدهایم، یک پدر داریم که خدا باشد.” آنها صرفاً به گذشته و ابراهیم یا تولد شخصیشان نپرداختند، بله به منبع خود پرداختند. انجیل لوقا 38:3 به ما میگوید که پدر آدم خدا بود، “بن آدم، بن الله.” آنها به ابتدا پرداختند و گفتند که منبع ما آدم است، و ما فرزندان خدا هستیم. آنها به دو گزینه اشاره میکنند.
• خدا پدر ماست: پسران خدا
• متولد شده از زنا: پسران ابلیس
پس متولد شدن از زنا بدین معناست که شما پسران شیطان هستید. این قطعاً در این مورد سخن نمیگوید که هر فرزندی که از یک رابطهی زناشویی به دنیا میآید، پسر شیطان است. این به منبع آنها اشاره دارد. آیهی 44 سرنخ واضحی از بوجود آمدن نسل شیطان میدهد. عیسی در آخرین بخش آیه میگوید که شیطان از ابتدا قاتل و دروغگو بود. این قطعاً حقیقت دارد. با این حال، میخواهم خاطر نشان کنم که او دارد به ابتدا اشاره میکند: یعنی کتاب پیدایش. بیایید به عقب برگردیم و منشاء قتل و دروغها را ببینیم.
“8 و قائن با برادر خود هابیل سخن گفت. و واقع شد چون در صحرا بودند، قائن بر برادر خود هابیل برخاسته، او را کشت. 9 پس خداوند به قائن گفت: «برادرت هابیل کجاست؟» گفت: «نمیدانم، مگر پاسبان برادرم هستم؟»” پیدایش 8:4-9
قائن بود که قتل کرد و دروغ گفت. شیطان پدر قائن بود، او ثمری زنای مار و حوا بود. بنابراین، زنا زاده بودن به گناه حوا با مار اشاره دارد. قاتل و دروغگوی کتاب مکاشفه، قائن بود؛ اما عیسی گناه را بر روی شیطان قرار میدهد، چون او پدر قائن بود. سپس او آن گناه را بر روی فریسیان قرار میدهد و میگوید، شما همان کار قائن را کردید. از آنجا که شما به من حسادت میکنید، شما من را خواهید کشت و دروغ خواهید گفت، چون پدر شما شیطان است.